بسم اللّه الرّحمن الرّحيم
بينندگان عزيز بحث را وقتى مىبينند پاى تلويزيون زمان پخش اولين روز امامت آقا امام زمان (عليه السلام) است يعنى نهم ربيع چون هشتم ربيع شهادت امام عسگرى (عليه السلام) است مىخواهم يك خورده راجع به آينده تاريخ وعده خدا نسبت به آينده تاريخ صحبت كنم بحثى هم هست كه دنيا هم روى آن عنايت دارد بالاخره آينده دنيا دست كيه؟
سوره نور آيه 55، آيه را مىنويسم و لطائفى را هم كه بلدم مىگويم بسم اللّه الرّحمن الرّحيم بمناسبت اولين روز امامت حضرت مهدى (عليه السلام) نهم ربيع قرآن مىفرمايد كه «وعد اللّه الذين آمنوا منكم و عملوالصالحات ليستخلفنهم فى الارض كَما استخلف الذين من قبلهم و ليمكنن ّ لهم دينهم الذى ارتضى لهم و ليبد لنّهم من بعد خوفهم امناً يعبدوننى لا يشركون بى شيئا» تا آخر آيه اما نكات، ترجمه كنم خيلى از اين كلمات را خودتان با ديد مثلاً «وعد اللّه» يعنى وعده داده خدا به كى وعده داده؟ به (الذين آمنوا منكم) به كسانى كه ايمان آوردند از شما كسانى كه هم ايمان آوردند هم كارها و عملشان شايسته است خدا به اين خوبها وعده داده.
چه وعدهاى داده 4 تا وعده: 1. «ليستخلفنّهم» اينها را در زمين خليفه كند خدا وعده داده به مؤمنين كه در آينده حكومت مال شماست مگر خدا از اين كارها كرده؟ كارِ خدا از اين كارهاست كما اينكه (استخلف الذين من قبلهم) قبل از شما افرادى زمانهايى بودهاند كه افراد شايستهاى حكومت را بدست گرفتهاند خوب حالا حكومت را بدست گرفتيم چه كنيم؟ توسعه اقتصادى، توسعه سياسى، مىگويد اصل با محوريت دين است امكانات صرف دين مىشود آنچه مربوط به دين است عبادت، صداقت، تقوا اين محور است، (چون اگر همه تلفن همراه داشته باشيم اما خودمان به هم فحش بدهيم اين تلفن همراه رشد نيست چون قبلاً بى تلفن فحش مىداديم حالا با تلفن فحش مىدهيم ممكن است همه ما جيبمان تلفن باشد اما با هم قهريم صداقت و صفا توى ما نيست يعنى وسيله ارتباط داريم اما خود ارتباط نيست.) الان دنيا بخاطر اينكه دين نيست... امكانات هست رفاه نيست يعنى امكاناتِ... چه جور بگويم، در قديم با شمشير مىكشتند حالا با بمباران يك منطقه را زير و رو مىكنند.
علم در كنار دين مايه آرامش است
يعنى پيشرفت علم كنارش اگر دين نباشد دنيا به سمت وحشى گرى مىرود عوض يكى كُشى يكى كُشى شهر كُشى نسل كُشى نسل كُشى مىشود مثل چاقويى كه بلندتر باشد بيشتر آدم مىكشد و لذا حرف اول را بايد مكتب بزند منتهى اين مكتب همهاش هم اين نيست كه نماز و روزه بخوانند.
«و ليبد لنهم» تبديل مىكند «من بعد خوفهم» خوفها و دغدغهها و اضطرابها را تبديل مىكند به امنيت يعنى 1. مكتب 2. امنيت.
«يعبدوننى» همه مردم بنده خدا مىشوند ديگر «لا يشركون بى شيأ» غير از خدا هيچ نوع كمى نيست طاغوتى، زورى، پولى، محوريت مىشود با خدا نه كه چون اينجا پولش بيشتر است زورش بيشتر است او قدرتش بيشتر است او پارتىاش بيشتر است تمام چيزهايى كه غير از خدا هست همه محو مىوشد حرف اول و آخر را رضاى خدا مىزند. بعد كه حكومت را به دستشان داد آن دينى را كه از آن راضى است چون دين هم خيلى،... الان مكتبها، ايسمها فقط الان مكتب هست توى دنيا مكتبهاى ضد و نقيض آن مكتبى را كه خدا پسنده «ارتضى» يعنى خدا راضيه يعنى دين خدا پسند را برايشان متمكن مىكند اينها را برايشان كه آن دين خدا پسند حاكم بشود خوفشان هم تبديل به امنيت مىشود.
گرايشها همه گرايش الهى مىشود هر نوع طاغوتى محو مىشود خوب اين ترجمه آيه 55 سوره نور اما نكات:
نكته اول كلمه «وعد» است (حالا جالب اينست كه من تفسير نور اين را نوشتهام ديشب كه توجه كردم يك چيزهاى نو گيرم آمد اصلاً خاصيت قرآن اينست كه صبح نگاه مىكنى 7 تا مطلب مىفهمى عصر چيز ديگرى مىفهمى فردا چيز ديگرى مىفهمى كسى ديگر نگاه كند چيز ديگر مىفهمد يعنى عين آجرى كه... آجر است ولى اين مهندس توى اين خانه يك طرح مىگذارد مهندس و معمار ديگر همين طور هى ذهن انسان هر چه... اقيانوسى است كه قعرش پيدا نيست اينكه آغاز سوره با «وعده» است اين خودش مهم است. خداوند در قرآن كلمات را با چيدنش... اين طور نيست كه... ما كه توى بازار مىرويم چيزى بخريم چيدن ندارد گفتهاند اين چيز را بخر فلذا گفته تخم مرغ، كاهو، تُرشى، سيب زمينى، پياز، وقتى خريديم هر كدام رسيد مىخريم اين طور نيست كه اول پياز بعد سيب زمينى نه هر چيزى به دستمان رسيد مىخريم. ولى كلمات قرآن چيدنش عنايت دارد وقتى قرآن مىگويد «ان صفا و مروه من شعائر اللّه» يعنى شما مكه هم كه رفتى بين صفا و مروه هم كه مىخواهى طواف كنى بايد اول از صفا شروع كنى. اگر قرآن مىگويد پول كه مىخواهى بدهى به فقير «سراً و علانيه» توى قرآن اول مىگويد سرى بعد مىگويد علنى يعنى اگر مىخواهى پول بدهى سعى كن اول پولت را مخفيانه بدهى حالا اگر نشد علنىاش كن. «لا تشرك بى شيا» بعد مىگويد «و بالوالدين احسانا» يعنى احسان به والدين را در كنار توحيد، گفته شرك نورزيد موحد باشيد بعد از توحيد گفته والدين اينكه خداوند والدين را در كنار توحيد گذاشته كلمات قرآن چيدنش مهم است كه اين كلمه چرا اول آمد اين كلمه چرا آخر آمد.)
نمىگويد «وعد الرحمن وعد القادر» هزار تا اسم دارد مىگويد «وعد اللّه» اللّه توى اسمهاى خدا حىّ و قيوم و سميع و بصير و حكيم و نور اوصاف خدا زياده اما توى اوصاف تنها اسمى كه تمام معانى توى آن جمع شده اللّه است يعنى خداوندى كه وعده داده با تمام كمالاتش وعده داده مثل اينكه مىگويى آقا، آمد با تمام دار و دستهاش يك وقت مىگويى پسرش را فرستاد، زنش را فرستاد، شوهرش را فرستاد شريكش را فرستاد يك وقت مىگويى نه كاروانى آمد خداوند با تمام قدرت وعده داده به كسانى كه ايمان دارند. «منكم» يعنى از شما مسلمانها يعنى حكومت مال اسلام است.
بعضىها مىگويند فلانى آدم خوبى است نگاه به عملش نكن درست است كه نماز نمىخواند ولى خوب آدمى است كسى به كسى نصيحت مىكرد مىگفت عرق مىخورى بخور، زنا مىكنى بكن، فحش مىدهى بده، دروغ هم مىگويى بگو، رشوه هم مىگيرى بگير، كم فروشى هم مىكنى بكن، غيبت هم مىكنى بكن، اما مسلمان باش! گفت خوب پس ديگر... پس ديگر چى چى ماند؟
ايمان همراه با عمل كارساز است
حالا بعضىها مىگويند فلانى قلبش خوب است قرآن قلب خوب را قبول نمىكند قران معمولاً هر جا مىگويد ايمان پشت سرش هم مىگويد عمل صالح يعنى قلب پاك به تنهايى فايده ندارد بى خود نگوئيد آقا فلانى قلبش پاك است كار به عملش نداشته باش هم قلب پاك عمل تازه نمىگويد عمل صالح مىگويد «الصالحات» يك وقت شما مىگوئيد صالح يعنى يك كار خوب يك وقت مىگوئيد صالحات يعنى چند تا كار خوب يك وقت مىگوى «الصالحات» يعنى همه كارها خوب ايشان مسواك مىكند اما زلفهايش را شانه نمىكند كُتاش تميز است ولى خوب پيراهنش كثيف است نظيف يعنى همهاش نظيف اگر فلانى درس خوان است نه خير ايشان 16 تا تجديدى دارد ولى رياضىاش خوب است وقتى مىگويند فلانى درس خوان است يعنى بايد تمام درسهايش خوب باشد.
قرآن نه صالحين را قبول دارد نه صالحاتى قرآن الصالحات را قبول دارد الصالحات مثل المساجد، مسجد يعنى يكى مساجد يعنى چند تا المساجد يعنى كلاش اين خوب عزادارى مىكند روز عاشورا خرج هم مىدهد اما كلاهبردارى هم مىكند الصالحاتى نيست درسش خوب است ولى توى خانه به مادرش پرخاش مىكند توى دانشگاه به استادش هم با زور سلام مىكند تكبر دارد «الصالحات» هم ايمان هم قلب هم عمل تمام اعمال.
حاكميت مؤمنان بر سراسر زمين
«ليستخلفنهم» اين جا نشينى شوخى است يا جدى؟ جدىِ جدى است در ادبيات عرب هر جا لام آمد اين لام يعنى تأكيد مثلاً مىگوئيم «والعصر، ان الانسان لفى خسر» «ان عذابى لشديد» «ان الانسان ليطغى» اين لامِ تأكيد است. «ليستخلفن» نون آن هم براى تأكيد است يعنى قطعاً قطعاً شما جانشين مىشويد بعد هم مىگويد «فى الارض» يعنى كره زمين (وقتى قرآن مىگويد «اذا زلزلت الارض زلزالها» يعنى همه زمين زلزله مىشود مسئله اين طور نيست كه حالا بم يا جيرفت يا كاشان، يا شيراز يا تهران،... كره زمين زلزله مىشود آن وقت ببينيد چه مىشود گفته «زلزالها» چه زلزلهاى! حضرت امير (عليه السلام) دندانش درد مىكرد گفت خدايا يك ذره استخوانم درد گرفته حالا اگر همه استخوانهاى بدنم درد مىكرد چى مىشد؟! يك ذره استخوان درد گرفت كلافه كرد من را حالا اگر همه استخوانها درد بگيرد چى مىشود؟! همه زمين بلرزد آن وقت قرآن مىگويد «و اخرجت الارض اثقالها» چنان زلزله مىشود كه كوه از زمين كنده مىشود مسئله بتون و آرمه و اينها نيست بعد كوهها «و اذا الجبال سيرت» كوهها راه مىافتد بعد قرآن مىگويد «دُكت» بهم مىخورد بعد سنگهايش به هم مىخورد ريز مىشود شن مىشود بعد آيه ديگر مىگويد شنها بهم فشرده مىشود «كالعهن المنفوش» مثل پنبه مىشود. 1. زمين لرزه مىشود 2. كوه كنده مىشود 3. سُيرت، سير كوهها راه مىافتد 4. دُكت قطعه قطعه مىشود «... باًمهيلا» شن مىشود بعد مىگويد «كالعن المنفوش» چيزى ديگر مىشود پودر مىشود.)
«ليستخلفنهم فى الارض» يعنى كل زمين «كما استخلف الذين من قبل» سابقه هم دارد كه فرعونى بوده با دار و دستهاش همه غرق شدند موسى (عليه السلام) و يارانش حكومت را بدست گرفتند نمونه دارد كه يك رژيم فاسدى برود رژيم حق بيايد «و ليمكنن لهم» خداوند براى اينها امكاناتى قرار مىدهد كه آن مكتبى كه مىپسندند آن دين حاكم بشود. دين خدا پسند چه دينى است دينى است كه استدلال داشته باشد علامت دين خوب اينست.
1. عقلى باشد يعنى بتوانى با آن استدلال كنى
2. فطرى باشد طبع انسان هم بپسندد.
كنترل غرايز، نه سركوب آن
شما در اسلام قانونى را پيدا نمىكنيد كه اين قانون با طبع انسان جور در نيايد (هر چه را كه ميل دارى اسلام گفته اين كار خوب است بلكه مىگويد من ميل دارم... بله مىگويد آن هرزگى است شما اصل شهوت حق است نياز به همسر هم حق است منتهى شما بخواهى هر دخترى هر پسرى مثل حلوا نذرى نه اين طور نيست كانال گذاشته استفاده از گاز از طريق چراغ گاز اينكه من دلم مىخواهد استفاده از گاز كنم شيلنگ را پاره كنم منفجر بشود نسل نابود بشود فردا اگر بچهاى متولد بشود نفهميم پدرش كيه يعنى شما بخاطر شهوتت بخواهى نسل را بهم بزنى خانواده را متلاشى كنى. شب مىروى خانهاش، من بودم در يكى از كشورهاى اروپايى يك همه پرسى كردند كشور بزرگى هم هست 85% مشكل اصلىشان انرژى اتمى و مترو و اينها نبود 85% گفتند مشكل ما خانواده است اصلاً شب مىرويم نمىدانيم زنمان ما را مىخواهد يا نه شوهرمان ما را مىخواهد يا نه اين توى خيابان آزاد آن هم توى خيابان آزاد برمىگردد اصلاً نمىفهمم اين من را دوست دارد يا نه اصلاً اينكه گفتهاند هيچى نبينى يعنى بروى خانه خانم خودت را ببينى يعنى متمركز بشود علاقهات روى يك نفر مرد چشم چران هى اين را مىبيند اِه! اينكه بهتر از زن من است! اى بابا اين چيه زن ما چيه! همين طور 50 تا 500 تا زن مىبيند بعد مىرود توى خانه اِه حرف نزن تو ديگر خوب اين چشم چرانى زندگى را متلاشى كرد خوب اين به نفع است كه اسلام گفته...)
آخر من مىگويم اسلام دين فطرى است هر چه ميلات است را قبول دارد بگو آقا ميل من اينست كه به همه نگاه كنم بله اين ميل يك خانواده را متلاشى مىكند اگر مىخواهيد همه علاقهها متمركز باشد روى خانم هيچ خانمى خودش را براى بيرون آرايش نكند بگذاريد مردها بيرون چيزى نبينند هر چه هست سادگى ببينند آن وقت به زن گفتهاند خانم، توى خانه آرايش كن آرايش زن براى شوهرش از عبادتهاى بزرگ است حتى يكبار حضرت به فاطمه زهرا (عليه السلام) فرمود كه فاطمه جان! مگر شوهرت نمىآيد گفت چرا مىآيد مثلاً تا يك ساعت ديگر مىآيد گفت تو كه مىدانى شوهرت مىآيد چرا خودت را آرايش نمىكنى؟ بلند شو خودت را آرايش كن به زن گفته هر چه مىتوانى آرايش كن به زنهاى بيرون هم گفته آرايش نكن به مردها گفته نگاه نكنيد كه اين علاقهها جوش بخورد توى خانه براى استحكام نظامِ... آن وقت هر چه پدر و مادر علاقهشان جوش بخورد عاطفه قوىتر مىشود اين طور نيست كه بله خبر مرگ ابوى را شنيدم يك دقيقه سكوت! يعنى اين قدر عاطفه كم رنگ شد؟ آن وقت ما به چه چيزهايى هم دل مىبنديم.
(من در جشن فارغ التحصيلهاى دانشگاه شركت كردم مىخواستند فوق ليسانس و ديگر حالا... ما هم بحثى جور كرده بوديم بگوئيم رياست محترم دانشگاه رفت خير مقدم بگويد گفت من تقاضا مىكنم از فارغ التحصيلها اكنون كه مىرويد بيرون سالى يك تلفن هم به ما بزنيد من خيلى ناراحت شدم واقعاً سالى يك تلفن هم به استاد نمىزنند؟! تو پهلويش درس خواندهاى سالى يك تلفن هم به او نمىزنى يعنى بايد عاطفه اين قدر كم رنگ بشود علم برود بالا عاطفه بيايد پائين خوب اين نقص است مثل زنى كه مىزاد كلهاش سه كيلو است بدنش يك كيلو يا بدنش 40 كيلو است كلهاش قدِ يك گردو بدنى سالم است كه عقل و عاطفه و علم و استدلال و فرد و جامعه و... يعنى همه با هم ميزان باشد عاطفه پر رنگ است كلهاش كار نمىكند و لذا حديث داريم آمدند پهلوى امام گفتند فلانى خيلى خوب آدمى است فرمود (فكيف الصلواة) نمازش چه جوره؟ گف تند فلانى خيلى نماز خوان است فرمود (فكيف عقله) آن كسى كه نماز مىخواند فرمود مخاش هم كار مىكند يا نمىكند آن كسى كه مخاش كار مىكند فرمود نماز مىخواند يا نه ما بايد... با همه چيزى رابطه داشته باشيم.)
ما يك آيه داريم توى قرآن از آن آيههايى است كه مردم همه به آن عمل مىكنند «كُلوا» بخوريد اين آيهاى است كه 100% به آن عمل مىكنند يك آيه داريم توى قرآن كه هيچ كس به آن عمل نمىكند يعنى من نديدهام «يبيتون اربهم سجداً و قياما» شب تا صصبح در حال سجده گريه مىكند يك آيه داريم روى كره زمين يك نفر هست كه به آن عمل مىكند دومىاش را من تا حالا نديدهام نمىگويم نيست كه قرآن مىگويد «لا يخشون احداً» يعنى از احدى نترسيد من اگر امام (ره) را نمىديدم مىگفتم مگر مىشود، آدم مىترسد ديگر. امام (ره) فرمود در عمرم از احدى نترسيدهام حتى بمباران كه مىشد به دكتر گفتند آقا الان بمباران مىشود قلب امام (ره) ناراحت است آن را ببين امام (ره) فرمود آقاى دكتر اول قلب خودشان را ببينيد من نمىترسم همين «كُلوا» يعنى بخوريد ببينيد اسلام چقدر دين جامعى است يك چيزى بگويم خيلى ساده است ولى جامعيت اسلام توى همين ساده روشن است يكجا مىگويد «كُلوا و اشكروا» خورديد از خدا تشكر كنيد يعنى رابطه خدا با غذا يكجا مىگويد «كُلوا انفقوا» خورديد به فقرا هم كمك كن رابطه خدا با فقرا يك جا مىگويد «كُلوا اطعموا» خوردى به فاميلها هم اطعام كن.
يكجا مىگويد «كُلوا واشربوا ولا تسرفوا» خوردى زياد مىخورى فشار به معدهات مىآيد يعنى رابطه خوراك با معده يكجا مىگويد «كُلوا و اعمل صالحا» خوردى از انرژيش يك عمل صالح انجام بده خوردى مَلقْ زدى؟ خوردى يك كارى بكن يك كار مفيدى يكجا مىگويد «كُلوا لا تطغوا» خوردى طغيان نكن ببينيد يك (كُلوا) است.
اين جامعيت اسلام خيلى لذيذ است دين جامع يك مكتب فقط اقتصاد مىبيند هيچى نمىبيند جز اقتصاد مثل اينهايى كه عينك سرخ گذاشتهاند همه شلغمها را لبو مىبينند يك مكتب همهاش مثلاً سياست است يك مكتب همهاش اقتصاد است دين جامع... (مىگويند چند تا نابينا رفتند فيل ببينند گفتند شما كه كوريد چى مىخواهيد ببينيد گفت دست مىگذاريم مىفهميم رفتند دور فيل يكى دست كشيد به خرطوم گفت مثل بيل است يكى دست كشيد به پايش گفت مثل بتون است يكى دست گذاشت روى گوشش گفت مثل باد زن است درست است فيل خرطوم دارد پا دارد گوش دارد ولى اينها جزو فيل است اينها همهاش فيل نيست.) اسلام جامعيتش مهم است يعنى عبادتش، سياستش مثلاً مىگويند نماز جماعت و نماز جمعه اين نماز جمه يك ميتينگ است عين اينكه مثل ميتينگ است مىگويد با وضو باشيد رو به قبله باشيد تقوا هم داشته باش افرادى هم كه پيش نماز است.
بايد عادل باشد نظم هم دارد صفها بايد منظم باشد انتخابات هم توى آن هست اين آقا را قبول ندارى؟ برو مسجدى كه آقايش را قبول دارى يعنى بايد در انتخاب خودت انتخاب كنى به هيچ كس نگفتهاند تو بايد پشت سر كى نماز بخوانى ياد شهداء هم فراموش نشود مهر كربلا هم باشد.
خيلى خوب حضور در صحنه هم باشد قد قامت الصلواة هم حاضريم پُز را هم كنار بگذار اين طرف شهرى است اين طرف دهاتى است كوچك است بزرگ است، همه با هم سمع اللّه همه با هم بحول اللّه. اين جامعيت اسلام خيلى قشنگ است.
حكومت امام زمان (عليه السلام)، استمرار حكومت علوى
حالا «دينهم له ارتضى» كدام است؟ در غدير خم وقتى حضرت على (عليه السلام) معين شد خداوند فرمود امروز «رضيت لكم الاسلام دينا» امروز من راضى شدم اين «رضيت» همان «ارتضى» است خدا وعده داده كه حكومت را بدست مؤمنين بدهد و دينشان را حاكم كند كدام دين؟ آن دينى كه «ارتضى» ريشه رَضِى و اِرتضى يكى است يعنى دين غدير خم آن دينى كه خداوند وعده داده حكومت كند دينى است كه ادامه حكومت حضرت على (عليه السلام) باشد.
«و ليبد لن من بعد خوفهم» بعضىها مىگويند شما مىگوئيد وقتى امام زمان (عليه السلام) مىايد كه دنيا پر از ظلم است بعضىها مىگويند خوب اگر بناست دنيا پر از ظلم بشود بيائيد همه ظلم كنيم كه آقا تشريف بياورد زودتر بيايد.
دنيا از ظلم پر مىشود، نه ظالم
مىدانيد اشتباه كجاست؟ گفته (بعد ما مُلأت (مملو) ظلماً و جورا) يك حديث و دو حديث و 10 حديث هم نيست يك هيئت ما حديث داريم نگفته (مُلأت ظالما) اگر مىگفت پر از ظالم بشود مىگفتيم بله تو هم يك ظالم شو من هم يك ظالم مىگويد دنيا پر از ظلم بشود فرقش چيه؟ يك وقت مىگوئيم وقتى اين ديوار را خراب مىكنيم پنجره باز مىكنيم كه اينجا پر از دود بشود پُر از دود بشود نه يعنى همهمان دودى بشويم ممكن است 2 نفر بيايند اينجا را پر از دود كنند الان آمريكا دنيا را به آتش مىكشد اين افغانستان است آن عراق است آن اسرائيل است.
يعنى يك ابر قدرت متجاوز، يك طاغى يك بچه شر، يك آدم لات مىتواند يك محله را به... پس اينكه مىگويد (مُلأت) نه يعنى اينكه همه مردم ظالم بشوند كه بگوئيم بيائيد همهمان گناه بكنيم نه پر بشود از ظالم ولو توسط عدهاى قليل آخر اگر همه مردم ظالم باشند ديگر (آمنوا) نيست كه (وعد اللّه) كسى نيست به او ايمان بياوريم يك كسى گفت سركه 7 ساله دارى؟ بله گفت يك ليوانش را به من بده گفت اگر مىخواستم به تو و به امثال تو بدهم كه 7 سال نمىماند 7 ساله براى اينكه به كسى ندادهام اگر بگوئيم همه مردم ظالم بشوند خوب خدا به كى وعده داده؟ اينكه وعده داده پيداست كه در هميشه تاريخ بايد (آمنوا و عملوالصالحاتى) باشند كه خداوند به اينها وعده بدهد آن هم كه مىگويد دنيا پر از ظلم مىشود قاطى كرده دنيا پر از ظلم بله اما دنيا پر از ظالم نه مىگوئيم سالن اگر پر از دود شد پر از دود شد ممكن است كسى منقل بياورد دو تا كُنده روى آن بگذارد خودِ اين كُندهها توسط يك نفر اينجا پر از دود بشود پر از ظلم معنايش اين نيست كه همهمان ظالم بشويم.
امنيّت همراه با عبادت
(وليمكنن من بعد خوفهم امنا) امنيت خيلى مهم است (بگو آقا الان هم خيلى از كشورها اَمنند الان مثلاً فلان كشور نه جنگى نه دعوايى أمن مىگويد بله امناً ولى با هم مىنشينند توى پارك يك جوجه كبابى مىخورند يك عارُقى مىزنند يك ليوان شرابى يك ليوان شرابى مىخورند قمار مىكنند مىگويد نه،) امنيتى كه يعبدوننى كنار امنيت عبادت خدا باشد بگو آقا فلانى هم عبادت خدا را مىكند؟ مىگويد نه عبادت خدا منهاى طاغوت، عبادتى كه «لا يشركون بى شيا» عبادتى كه كنارش شرك نباشد بگويى هم خدا هم خرما چه فرمان يزدان چه فرمان شاه يعنى چه؟ يعنى هر دو.
يك كسى مىگفت تو و سوسك را با هم دوست دارم يعنى چه؟ عبادت خالص حالا... آن زمان انشاءاللّه خواهد آمد و آن زمان چه خواهد شد بسم اللّه الرّحمن الرّحيم 1. (يغلب سلطانه المشرق والمغرب) حكومت آقا همه دنيا را مىگيرد (يقبل الناس على العبادات و تعدل على الامانات) مردم به سمت عبادت روى مىآورند امانتها را به اهلش مىدهند آن مقدار از آيات قرآن كه فراموش شده احياء مىشود.
اين نمايندههاى دوره بعضىهايشان خدمتشان رسيديم توى ستاد نماز آمدند گفتند به نظر تو بايد چه كرد؟ گفتم توى اين قرآن اين قدر واجب فراموش شده هست اگر خيلى مىخواهيد كار بكنيد يك واجبات فراموش شده را انجام بدهيد گفت واجب فراموش شده هم توى قرآن هست؟ گفتم بله بيائيد اين آيه «و انكحوا الاَيامى منكم» بيائيد آدمهايى كه همسر ندارند قوانينى تصويب كنيد كه ازدواج توى مملكت آسان بشود. (حالا مدت سربازى را كم مىكنيد شهردارىها 10، 20 تا سالن مىسازند پول تالار را كم مىكنند مسئله لباس عروس را مؤسسهاى راه مىاندازد. مسئله اشتغال است مسئله اسكان است وام ازدواج بدون سود است من نمىدانم بنشينيد خودتان... من خودم 20 تا طرح نوشتم با اين طرحها مىشود ازدواج را آسان كرد. خدمت آقاى هاشمى رفسنجانى داديم ايشان هم زيرش نوشت خدمت آقاى خاتمى ايشان هم داد به هيئت دولت و دارند روى آن كار مىكنند مىشود ازدواج را آسان كرد «و انكحوا» اين فرمان خداست امر هم هست واجب هم هست.) اگر ازدواج آسان بشود 50% فساد كم مىشود.
امام صادق (عليه السلام) فرمود: (من تزوج) كسى كه ازدواج كند (فقد احرز نصف دينه) منتهى يك خورده هم خودمان گير مىدهيم دختر خواستگار داردها، مىگويد مىخواهم ليسانس بگيرم خوب مىخواهى ليسانس بگيرى كه چى؟ گذشت زمانى كه ليسانس مىگرفتتتى شما را استخدام مىكردند الان فوق ليسانسش هم شغل نيست همسرِ خوب گيرت آمد ازدواج كن. يا پسره باباش اتاق دارد خانه هم دارد، حالا يك كسى واقعاً مشكل دارد خوب آن مشكل دارد چه كند مجبور است صبر كند اما نه يك پسر دارد دو تا پسر دارد جلويش هم برادر بزرگى خواهر بزرگى هيچ مشكلى نيست باباش هم دوست داد اين را دامادش كند نه، من بايد مدركم را بگيرم مدرك كه چى؟ مثلاً بعد از مدرك چى مىشود قبل از مدرك چى مىشود اينها يك خورده قيد است.
من بچههايم را دورده دبيرستانى شوهر دادم پسر كه ندارم دخترهايم را توى دوره دبيرستانى شوهر دادم بعد هم ليسانس را گرفتند اين قدر اين ليسانس برايتان بت نباشد ليسانس يعنى 100 تا كتاب الى 200 كتاب ديگر نماز نمىخوانم چون ليسانسام داماد نمىشوم چون ليسانسام برو بابا! هم ليسانس بگير هم داماد شود هم عروس شو هم نمازت را بخوان يك خورده خيلى برايتان عظمت پيدا كرده به شما گفتهاند نسل فرهيخته شما فكر كردهايد نسل فرهيخته يعنى همه كارهايش را بگذارد كنار همه كارهايتان را بكنيد نسل فرهيخته هم باشيد.
كسى سرما خورده بود خربزه مىخورد گفتند آقا شما خر... سرما خوردهاى خربزه نخور گفت من هم سرما مىخورم هم خربزه مىخورم. (بله حالا آن شوخى مىكرد شما گير ندهيد ازدواج را هر كدام امكان ازدواج برايتان گير آمد... اين هم كه مىگويند اولاد كمتر باشد آدم بهتر تربيت مىكند هيچ محققى تا بحال نتوانسته براى من ثابت كند كه اولاد بگيريم كسانى كه اولادشان كمتر است تربيت بچههايشان بهتر است هيچ دليلى نداريم آدمهايى هستند 6 تا بچه دارند آدمهايى هستند يك بچه دارند جانور! ما هيچ تحقيقى نداريم كه اينكه بچهاش كم است... بله بچه كم راحتتر است آدم به لباس و سرويس و ماشين و خواستههايش بيشتر.... خواستههاى مادى بچه غير از تربيت بچه است ممكن است بچه بله... آدمى كه 6 تا بچه دارد دمپايى مىخرد يك بچه داشته باشد كفش گران مىخرد ولى كفش غير از انسانيت است.)
احياي واجبات فراموش شده در زمان امام زمان (عليه السلام)
آياتى (أين المؤمّل لاحياء الكتاب و حدوده) در دعاى ندبه داريم مهدى جان! كى مىآيى آياتى كه فراموش شدهه احياء كنى سنت پيغمبر (ص) فراموش شده احياء كنى بدعتها را نابود كنى يعنى چيزهايى كه جزو دين نيست جزو دين شده بدعتها را محو كنى - وقت تمام شد؟ ما همين حكومت امام (ره)... همين انقلابمان مىتواند يك راهنما باشد براى حكومت امام زمان (عج) مىشود طاغوتهاى جهان بروند؟ بله به همان دليلى كه ديديد صدام رفت شاه رفت انشاء اللّه بوش هم مىرود همين طور كه طاغوتها مىروند پس رفتن طاغوت محال نيست.
مىشود واقعاً يك عالمِ متقى يك بنده خدا مىشود حكومت را بدست گيرد؟
بله اگر حضرت امام خمينى (ره) آمد يك گوشه يك حكومتى را تشكيل داد پس مىشود ولىاش امام زمان (عج) بيايد.
يعنى واقعاً مىشود قانون اسلام پياده شود؟ بله اگر يك گوشه قانون اسلام... پس مىشود مىشود واقعاً ترسوها شجاع شوند؟ بله مىشود مردم ايثارگر بشوند؟ بله مىشود امت حزب الهى به جوش بيايند؟ بله خيلى كارها مىشود ما زمانى كه بچه ها... حالا شما نو هستيد ما يك خورده كهنه شديم زمانى كه من سن شما بودم يا يك خورده... 20 سال پيش 25 سال پيش راهپيمايى شد پيرمردى گفت آقا چى چى شما مىگوئيد مرگ بر شاه مثلاً مىخواهيد شاه را بيرون كنيد؟ خجالت بكشيد آدم مستاجرش را هم نمىتواند از خانه بيرون كند بعد شما مىخواهيد شاه را بيرون كنيد. پيرمرده گير مستأجرش افتاده بود نمىتوانست او را بيرون كند مىگفت من نمىتوانم مستأجرم را بيرون كنم چطور شما مىخواهيد شاه را بيرون كنيد بعد ديديم نه جوش آمد و جوش آمد شاه را بيرون كرديم.
(مثلاً مىگفتند اين قدر صدام اسلحه دارد اسلحههاى صدام چى شد؟ همه خانهها مىگفتند پُر اسلحه است چى است؟ آب شد چى شد؟ اگر واقعاً طاغوت آب مىشود اگر مرد خدا حاكم شود مىشود.)
خدايا تو را به حق محمد و آل محمد (ص) ما را از زمينه سازان و پيروان واقعى آقا امام زمان (عج) قرار بده. گفتم بحث چون دوم... نهم ربيع و اولين روز تولد آقا امام زمان (عج) هست راجع به «وعده اللّه الذين آمنوا» گفتيم خدايا ما را از آمنوها و عملو الصالحاتىهايى كه خدا به آنها «وعده» ما را از آن آمنوها و عملواصالحاتىها قرار بده.
خدايا خوف را و دلهره را از جامعه اسلامى در هر كجا كه هستند برطرف بفرما.
طاغوتهاى دنيا به سرنوشت طاغوت عراق و صدام مبتلا بفرما.
ايمان كامل، بدن سالم، عقل قوى، علم مفيد، رزق حلال، اولاد صالح، عزت دنيا و آخرت، حسن عاقبت، به همه ما مرحمت بفرما.
دينِ ما، دنياى ما، كشور ما، رهبرِ ما، دولت ما، امت ما، نسل ما، ناموسها، مرزِها، انقلاب ما، آبروى ما، هر چه كه به ما دادهاى در پناه آقا امام زمان (عج) حفظ و قلب مباركش را از ما راضى و ما را مشمول دعاهاى خاصاش قرار بده.
(ضمناً يك حديثى ديدم امام زمان (عج) فرمود من روزى 100 بار به شما دعا مىكنم و اگر دعاى ما نبود شما يك مشت شيعه را قورت مىدادند دشمنان، خدايا قلبش را از ما راضى بفرما.)
والسلام عليكم و رحمة اللّه